خواهر_ خواهر برای من جای خالی ای بود که طعم بودن باهاش رو حس نکرده بودم، درست مثل برادر . با وجود داشتن یک خواهر و یک برادر من همیشه در دنیای خودم تنها و تک فرزند بودم. تنهایی بزرگ شدم ، رقابت با کسی نداشتم و تا اونجاییکه میشد امکانات برای من بود و از همه مهم تر از داشتن هم زبونی که ارتباط خونی با هم داشته باشیم و فاصله سنی کمی هم داشته باشیم محروم بودم. اما چند ماهی میشه که طعم شیرین خواهر داشتن رو دارم حس میکنم. خواهر داشتن نعمت محسوب میشه. خواهرم بزرگ شده و همصحبت های خیلی خوبی شدیم.
مامانم یه دوستی داره که اون دوستش یه پسری داره، که از لحاظ سن و سال به خواهرم میخوره یعنی مامانمم بدش نمیاد که موقعیتی پیش بیاد که پا پیش بذارن برای خواستگاری از خواهرم! حالا خواهر منکه ازدواجی نیست بحمدلله و بخاطر ازدواج های موفقی که ما داشتیم :) ولی خب یه گزینه بود دیگه تا قبل از امشب. میخام همینجا به فضای مجازی تعظیم کنم که با پیدا کردن پیج این آقا پسر و تصاویری که ایشون از خودش منتشر کرده بود خیلی راحت متوجه شدیم که داریم چی میگیم بابا! این بزرگوار دنیای خیلی متفاوتی از ما داره که نوش جونش البته و مارو بخیر و ایشونو بسلامت. خیلی فان بود و واقعا خوش گذشت. بمونه به یادگار